به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، در صحنه و میدان عمل زنان نه تنها در تحقق این انقلاب مشارکت نمودند بلکه اگر زنان در صحنه حضور نمیداشتند این انقلاب به ثمر نمیرسید. مشارکت زنان در تحقق انقلاب اسلامی ایران تمام معیارهای جامعه شناسان غربی را دچار مشکل کرد زیرا چنین عملکردی از سوی زنان ایرانی برای جامعه شناسان غربی قابل پیش بینی نبود.
سکینه نقدلو، در سالروز عروج ملکوتی امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ در یادداشتی به بررسی و تحلیل این موضوع پرداخت که چرا امام خمینی(ره) زنان را رهبران نهضت اسلامی میدانستند؟
اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ زنانی که میتوانند دنیا و تاریخی را تحت تاثیر خود قرار دهند، آن وقت زن به مقام شامخ حقیقی خود نائل آمده است.
در کشورها و جوامعی که زن چنین هویتی ندارد میبینیم که پایه های تربیت مردم میلنگد و فضای اخلاقی و معنوی جامعه هم دچار مشکل میشود. همه ارزشهای معنوی را میتوان از درون کانون گرم خانواده که محور آن زن است کدخدای این مجموعه، آن مجسمهی عاطفه است بیرون کشید و معنویات را در سطح جامعه گستراند.
زنان در انقلاب با چادرهای خاکی و خونیشان ارزشهای اصیل اسلامی را بر تارک فرهنگ پوسیده شاهنشاهی کوفتند. غرب تبلیغات وسیعی را بر ضد ارزشهای اسلامی انجام داد به گونهای که خود نیز باور کرده بود که زن در جامعه اسلامی از حقوق انسانی محروم بوده و هست و زنان عناصر ناراضی در میان مسلمانان هستند. اما در صحنه و میدان عمل زنان نه تنها در تحقق این انقلاب مشارکت نمودند بلکه اگر زنان در صحنه حضور نمیداشتند این انقلاب به ثمر نمیرسید. مشارکت زنان در تحقق انقلاب اسلامی ایران تمام معیار های جامعه شناسان غربی را دچار مشکل کرد زیرا چنین عملکردی از سوی زنان ایرانی برای جامعه شناسان غربی قابل پیش بینی نبود. از آنجایی که مرد الهام گیر از زن است اگر جریانهای اجتماعی میان زنان با هم هماهنگی نداشته باشد از تأثیر مردان هم کاسته میشود و بالعکس اگر زنان نقش فعال و مثبتی داشته باشند نیروی مردان نیز چند برابر میشود، در واقع زنان نیروی محرکی برای مردان به شمار می آیند. این مطلب در پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مؤثر بود. نه تنها مشارکت مستقیم زنان مؤثر بود، مشارکت غیر مستقیم آنان نیز مؤثر بود زیرا تأثیری که آنان بر روی شوهر و فرزندان و برادران خود گذاشتند از تأثیر مستقیم آنان کمتر نبود و این مسئله فوق العاده است.
تظاهراتی که در سطح کشور و به صورت علنی و خصمانه علیه رژیم شاهنشاهی و با شعارهای تند اتفاق افتاد به وسیله زنان صورت گرفت. یک حرکت بسیار عظیم و مهمی توسط زنان آغاز شد، این حرکت وقتی تداوم یافت که زنان در آن نقش فوق العاده فعالی را بر عهده گرفتند اما تنها حضور در صحنه ها و تظاهرات و شعار دادن کار آنها نبود بلکه یک حرکت عظیم دیگری به وسیله زنان انجام گرفت و آن فداکاریها و گذشتهایی بود که زنان نسبت به همسر و فرزندان و برادران خود ابراز کردند که فوق العاده مهم بود و این چیزی است که دنیای موجود و در تاریخ گذشته بسیار کم نظیر بود.
در فاجعه هفتم شهریور ۱۳۵۶،حکومت پهلوی تصور میکرد که آتش انقلاب فروکش نموده است، اما حضور و نقش فعالانه زنان بعد از این واقعه بیانگر امر دیگری است.
رژیم شاهنشاهی با ترفندهایی تصمیم گرفت از ورود خانمهای محجبه به دانشگاه و مدارس جلوگیری نماید، زیرا میدانست که دخترانی که علم آموخته و عفت و پاکدامنی خود را نیز حفظ نمودهاند در آیندهای نه چندان دور مبدل به زنان مبارزی خواهند شد و حکومت آنان را متزلزل خواهند نمود. اما زنان در آن شرایط اختناق اعلام نمودند که ما هم به دانشگاه میرویم و هم پوشش خود را حفظ میکنیم.
در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی زمانی که در مقابل فشار رضاخان برای کشف حجاب هرگز خود را از مسیر توحیدی خالی نکرده بودند. به خیابانها آمده و با چادرهای خونیشان ارزشهای اصیل اسلامی را بر تارک فرهنگ پوسیده شاهنشاهی کوفتند و خواهران فریب خورده خود را به گام نهادن در این مسیر دعوت نمودند زنان ما در صحنهای پر تلاطم نبرد آنجا که نظارهگر به خون غلتیدن یارانشان بودند، جایگاه خویش را شناخته و فوج فوج به حجاب روی آوردند.
خواهران با شرکت فعال و پرتحرک میلیونی در کنار برادران خود که در تاریخ انقلابهای جهان بیسابقه است بندها و قالبهای ارتجاع سنت گرای اُمُّل و استعمار جامعه مصرفی غرب را با بانگ الله اکبر از هم گسستند و در هم کوبیدند و در جمهوری اسلامی ایران، تولد جدیدی یافتند. پیش از آغاز حرکت انقلابی و اسلامی امت مسلمان ایرانی، زنان جامعه نیز به دو دسته کلی تقسیم میشدند. زنانی که همسو با جریانات فرهنگی_اجتماعی حاکم بر جامعه که نشأت گرفته از مقاصد سیاسی پلید رژیم حاکم بود حرکت میکردند.
دسته دوم گروهی از زنان بودند که در مقابل این جریانات ایستادگی میکردند و از ارزشهای فرهنگی عقیدتی جامعه خود دفاع میکردند.
زنان کشور ما در طول مدت انقلاب پشتوانهی حرکت مردها بودند. اگر احساسات و ایمان قوی زنها نبود شاید بسیاری از مردها این قدرت را پیدا نمیکردند که در میدانهای سخت مبارزات گوناگون حضور داشته باشند. زنان علاوه بر اینکه کمیت خودشان یعنی آن پنجاه درصد را دارند، در به صحنه آوردن پنجاه درصد دیگر هم که مردان باشند، مؤثر هستند.